...

ساخت وبلاگ
دلم تنگ شده واسه اون روزایی ک دست اقاجون رو سرم کشیده میشد و منو محکم تو بغل خودش فشار میداد...   :-( دلم برای ننجون تنگ شده ... وقتی تو بلندگو گفت اونایی ک مادراشون رو از دست دادن و من ناخوداگاه به مامانم نگاه کردم و یاد ننجون افتاد... یاد اون خونه ای افتادم ک...چراغش واسه یکی دیگه روشنه و خاطره های جدید داره توش نقش میبنده دلم سوخت برای تمام شیطنت ها و قدم هام ک تو اون خونه گذاشته بودم... دلم برای نهال و ترانه تنگ شده که بازیگوشی هاشون قشنگ ترین صحنه های زندگیم بود... راستیاتش...نمیدونی چقدر سخته یک نفر رو به ارزویی دل خوش کنند و تو خود اون ارزو باشی و اون ارزو هیچ واقعیتی نداشته باشه.. ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : براتون, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 95 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 10:44

شعله زرد نذری تزیین شده توسط نهال کوچک

 شله زرد نذریمون تو شبهای قدر....همین چند هفته پیش بودا....

یا فاطمه کنکوری ام....خودت کمکم کن!

من به خدای تو ایمان دارم...حتی با این حال که هنوزم درست

نمیشناسمش....ولی به قدرت لایزالش ایمان دارم

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : کنکور, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

عجیب عجیبم!حسی پر از ترس, ناراحتی و حیرت...حیرت حتی نامش را هم نمیدانم...فرهنگ لغتم بارها تو سری خورده ولی بازهم پاسخ نمیدهد. خدایا مردم می گویند فقط یک خواب است... اما برای من فقط یک خواب نیست میدانی که تعبیرش رد خور ندارد این قطعا یک خواب نیست... آینده ایست که حتما می آید و آمدنش تایید شده  و این فقط زمانست که آمدنش را به تاخیر انداخته... سرنوشتی است که فرارکردن از آن بی فایده است وتجربه ثابت کرده که هیچ وقت نمیشود سرنوشتی که مهرتایید خورده را عوض کرد حتی نمی شود حدس زد دقیقا چه زمانی رخ می دهد خدایا می ترسم... تو مرا در آغوش بگیر و حاله ای شو برای من... آنقدر دورم را بگیر  انقدر در آغوشت غ ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : بعداز,ظهری,کابوس,بدمزه,گذشت, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 96 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

انقدر رشته های عصبی ام به هم پیچ خوردنکه اگه هندزفری بود تا حالا بازشون میکردم... در تعجم که چطور میشه سه فقره ماشین لباس شویی ده کیلویی تو این دل به این کوچیکی جا بشه . . . اینا جمله هایی بودن که قرار بود متن کاملشو بزارم اینجا....اما خب قبلش رفتم یه سربه "نیاز"زدم دمت گرم "نیاز" واقعا ممنونم وقتی نشستم از برج ۹تا حالا وضع حالم رو خوندم...از شادی کلی خندیدم... اصن این رشته های عصبیم موازی شدن ...انگار که اصلا دلشون نمیخواد تو هم برن...چشمام اونقدر خندید که جایی واسه غصه نموند...غصه ها آسه آسه از چشام سر خوردن و رفتن پایین برام جالبه اینا غصه هان که سرازیر میشن ولی مردم بهش میگن اشک شوق! ای ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : همدم,کوچک, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

لامصب شادباش شادباش

من تحمل ناراحتیتو ندارم

اون اخم غلیظ که هروقت میبینمت رو صورتته

خیلی اضافس


لامصب شاد باش

تحمل ناراحتی تو ندارم...ندارم به خدا...

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : خدایا,هواشو,داشته, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

سلام به همه دوستان
نهالی هستم نوپا....بدنبال اب و دون!!
این وبلاگ شامل دست نوشته های خود منه
خوشحال میشم اگه نظرتون رو در باره متن ها بگید اینطوری شاید قلمم بهتر بنویسه.....پذیرای انتقادات شما هستیم !!....

درهرحال چیزی که من تو این یکسال از جهانم فهمیدم اینه که:

قرن هاست که از درون و بیرون

تهی شده ایم از انسانیت!!

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نزدیک, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 72 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

شما نخون لطفا

جای دیگه ای نیست ک برام مثل اینجا باشه

جای دیگه ای واسه نوشتن ندارم

فردا یه جای دیگه پیدا میکنم

خدایا قدرت فکر کردن به مشکلات را ازش بگیر

اون با مشکلاتش غمگینه و حرفی هم هم نمیزنه

تو رو خدا یکم بخند...بخاطر من بخند...فقط یه لبخند کوچولو

تو روخدا شاد باش

شاد باش...من تحمل اون فکرای اضافه رو که جلوی لبخندت وایستاده رو ندارم

به خدا ندارم...

ندارم....

تو رو بخدا کمتر غصه بخور

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : برای,کنجکاوان, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

اولین بار بابام گفت:نشانیسه د...

بعدش روز ازمایش منو خانوم یکی دیگه صدا زدن

دیروز دنبال چسب میگشتیم برای شناسه ی مالکیت

اسم هامون

و امروز در یک استیکر و سکوت همه ی اینا خلاصه شد 

اه ... نیازهم دم دستم نیست چارتا جمله ادبی بنویسم یادگاری بمونه :-)

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : کنجکاوان, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

امروظ یه پایان پر هادسه داشط

پر اض هادسه های شیرین و غشنگ

کنار فامیل

اموها

حمه ی لهزه هاش غشنگ بود...دورحمی ها...خنده ها...

کنار حم بودن و هس حماحنگی چیض غشنگیه....هتی کنار تمام هرفهایی ک غبلن باعس ناراهطی شده بود...

انگار یع رویا بود...رویایی که درصطه نمیشه قلت نوشط

ولی ممکنه اشتباح و قلت طوش موج بزنع

همین...

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : زمان,واستهدرست,همین,اهنگ,گوشی,دخترعمو,داره,میرسه, نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41

دلم تنگ شدهواسه اون روزایی ک دست اقاجون رو سرم کشیده میشد و منو محکم تو بغل خودش فشار میداد...   :-( دلم برای ننجون تنگ شده ... وقتی تو بلندگو گفت اونایی ک مادراشون رو از دست دادن و من ناخوداگاه به مامانم نگاه کردم و یاد ننجون افتاد... یاد اون خونه ای افتادم ک...چراغش واسه یکی دیگه روشنه و خاطره های جدید داره توش نقش میبنده دلم سوخت برای تمام شیطنت ها و قدم هام ک تو اون خونه گذاشته بودم... دلم برای نهال و ترانه تنگ شده که بازیگوشی هاشون قشنگ ترین صحنه های زندگیم بود...بود راستیاتش...نمیدونی چقدر سخته یک نفر رو به ارزویی دل خوش کنند و تو خود اون ارزو باشی و اون ارزو هیچ واقعیتی نداشته باشه. ......ادامه مطلب
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fatemeh-761 بازدید : 70 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 9:41